جملات تاکیدی قانون جذب
نقد
مجله Skeptical Inquirer از عدم اعتبار و اثبات این ادعاها انتقاد کرد. [42] منتقدان ادعا کردند که شواهد ارائه شده معمولاً حکایت کننده است و به دلیل ماهیت خود انتخاب گزارش های مثبت و نیز ماهیت ذهنی هر نتیجه ، این گزارشات مستعد پذیرش تعصب در تأیید و تعصب انتخاب هستند. [43] به عنوان مثال ، علی الوسی ، فیزیکدان ، آن را بی حد و حصر انتقاد کرده و احتمال اینکه افکار می توانند بر هر چیزی در خارج از سر تأثیر بگذارد ، سؤال کرده اند. [1]
قانون جذب در اوایل قرن بیست و یکم توسط کتاب ها و فیلم هایی مانند "راز" رواج یافته است. این فیلم در سال 2006 و کتاب بعدی [44] از مصاحبه با نویسندگان و اندیشمندان جدید اندیشه برای توضیح اصول قانون متافیزیکی پیشنهادی استفاده می کند که می توان هر چیزی را که شخص به طور مداوم درباره آن فکر می کند ، جلب کرد. ماری کارمیکل و بن رادفورد با نوشتن کمیته تحقیق در مورد شکاک ، نوشتند که "نه فیلم و نه کتاب هیچ پایه ای در واقعیت علمی ندارند" و فرض آن حاوی "یک تلنگر زشت است: اگر تصادف یا بیماری دارید ، این خود شماست. تقصیر ". [42]
برخی دیگر مراجعات مربوط به نظریه علمی مدرن را زیر سؤال برده اند و مثلاً اظهار داشته اند که قانون جذب فعالیت الکتریکی امواج مغزی را نادرست نشان می دهد. [45] ویکتور استنگر و لئون لدرمن در تلاش برای استفاده از عرفان کوانتومی برای به وجود آمدن هرگونه تأثیر ناگفته یا به ظاهر غیرممکن انتقاد می کنند و معتقدند که اینها صفاتی از شبه دانش مدرن است. [46] [7] [8]
هواداران برجسته
در سال 1891 ، پنتیس ملففورد ، نویسنده و طنزپرداز کالیفرنیایی ، اصطلاح قانون جذب را در مقاله های خود از بعضی از قوانین سلامت و زیبایی و اثرات خوب و بد اندیشه استفاده کرد.
در سال 1897 ، رالف والدو Trine نوشت: In Tune with the Infinite. وی در پاراگراف دوم از فصل 9 می نویسد: "قانون جذب در همه کیهان بی وقفه عمل می کند ، و یک واقعیت بزرگ و هرگز در حال تغییر در ارتباط با آن ، همانطور که پیدا کرده ایم ، مانند جذابیت هایی را به خود جلب می کند." [47]
توماس تروارد ، تأثیر شدیدی در جنبش اندیشه نو ، سخنرانی در سال 1904 ارائه داد که در آن ادعا می کرد که فکر قبل از شکل جسمی و "عمل گیاهان ذهن که هسته هستند که اگر اجازه رشد ناآرام داشته باشند ، سرانجام همه شرایط را به خود جلب می کند. لازم برای تجلی آن به شکل ظاهری بیرونی است. "[48]
در سال 1902 ، جیمز آلن ، نویسنده جدید اندیشه انگلیسی (معروف به نویسندگی به عنوان یک مرد فکر) یک سری کتاب و مقاله را بین سالهای 1901 تا 1912 نوشت ، پس از آن همسرش لیلی کار خود را ادامه داد.
امت فاکس درباره استعاره و قدرت دعا در مقاله ها و کتاب ها نوشت. آموزه های او در مسیحیت و داستان های انجیل پایه گذاری شده است. او از عیسی مسیح به عنوان بزرگترین معلم متافیزیک که تا به حال زندگی کرده است ، یاد می کند و توضیح می دهد که افکار مهمترین تجلی ما هستند ، مهمتر از آنچه می گویند یا آنچه انجام می دهیم. در کتابهایی که از طریق فکر کردن با سازنده و یافتن و استفاده از قدرت اصلی خود روباه استفاده می شود ، در مورد "ساخت معادل ذهنی آنچه می خواهید و از بین بردن چیزهایی که نمی خواهید" صحبت می کند.
ویلیام واکر اتکینسون در کتاب جنبش اندیشه جدید ، از عبارت Thought Vibration یا قانون جذب در دنیای اندیشه (1906) استفاده کرد و اظهار داشت: "مانند جذابیت هایی را می بخشد". [49]
سعادت بروس مک للند از طریق فکر نیروی (1907) ، کتاب الهیات سعادت ، این اصل را خلاصه می کند که "شما همان چیزی هستید که فکر می کنید ، نه آنچه فکر می کنید هستید". این ویرایش توسط الیزابت تاون ، سردبیر مجله Nautilus ، مجله اندیشه جدید منتشر شده است. [50]
در سال 1910 "Science Rich Rich Wallace D. Wattles" از اصول مشابهی حمایت کرد - اینکه ایمان به هدف و تمرکز بر آن تمرکز می کند ، منجر به تحقق آن هدف یا هدف در صفحه مادی خواهد شد (Wattles ادعا می کند در مقدمه و بعد فصل های این کتاب که فرضیه وی ناشی از دیدگاه موروثی هندو است که خداوند همه چیز را فراهم می کند و می تواند آنچه را که ما روی آن تمرکز می کنیم ارائه دهد). این کتاب همچنین ادعا می کند تفکر منفی نتایج منفی را آشکار می کند. [51]
ویلیام کوان جود ، نویسنده تئوریسوسی این عبارت را در اقیانوس تئوسوفی (1915) به کار برد. [52]
آنی بستانت ، نویسنده نظری دیگری در مورد "قانون جذب" در سال 1919 بحث کرد. [53] بسانت نسخه خود را با گرانش مقایسه کرد و گفت که این قانون نوعی کارما را نشان می دهد. [54]
ناپلئون هیل دو کتاب با موضوع منتشر کرد. اول ، قانون موفقیت در 16 درس (1928) ، به طور مستقیم و مکرر به قانون جذب مراجعه می کند و پیشنهاد می کند که این کار با استفاده از امواج رادیویی منتقل شده از مغز انجام شود. دوم ، Think and Grow Rich (1937) ، تا سال 2015 100 میلیون نسخه فروش داشت. [55] هیل بر اهمیت کنترل افکار شخصی خود برای رسیدن به موفقیت و همچنین انرژی موجود در افکار و توانایی آنها در جذب افکار دیگر اصرار داشت. او از "راز" موفقیت یاد می کند و قول می دهد حداقل یک بار در هر فصل به طور غیرمستقیم آن را توصیف کند. هرگز نامگذاری نمی شود و می گوید کشف آن به تنهایی بسیار سودمندتر است. بسیاری از افراد بحث کرده اند
https://modireafkar.ir/emphasis-sentences/
https://modireafkar.ir/what-is-creative-visualization/
https://modireafkar.ir/what-is-mental-imagery/