جذب پول و جذب ثروت
مردم شناسی ، جوامع را تا حدودی براساس مفهوم ثروت جامعه و ساختارهای نهادی و قدرت مورد استفاده در حفاظت از این ثروت مشخص می کند. [نیاز به استناد] انواع مختلفی در زیر تعریف شده است. آنها را می توان به عنوان یک پیشرفت تکاملی مشاهده کرد.
بسیاری از نوجوانان جوان از میراث خانواده هایشان ثروتمند شده اند.
مفهوم بین فردی
به نظر می رسد که hominids اولیه با ایده های اولیه از ثروت ، [ جذب پول ] مشابه با میمون بزرگ شروع شده است. اما از آنجا که ابزار ، پوشاک و سایر سرمایه های زیرساختی متحرک برای بقا (به ویژه در بیومهای خصمانه) مهم شد ، ایده هایی مانند وراثت ثروت ، مواضع سیاسی ، رهبری و توانایی کنترل حرکات گروهی (برای تقویت این قدرت). جوامع نئاندرتال آیین های تشییع جنازه و نقاشی غارها را جمع کرده اند که حاوی حداقل تصوری از دارایی های مشترک است که می تواند برای اهداف اجتماعی هزینه شود یا برای اهداف اجتماعی حفظ شود. ثروت ممکن است جمعی بوده است.
انباشت غیر ضروری ها
به نظر می رسد که انسانهایی که به Cro-Magnons متصل شده اند و از جمله Cro-Magnons ، حاکمان و سلسله مراتب وضعیتی کاملاً مشخص را نشان داده اند. پیش از این ، [نیاز به استناد] این نشانگر انباشت قابل توجهی از ثروت توسط برخی از افراد یا خانواده ها است. مهارت بالای صنعتگر همچنین توانایی هدایت نیروی کار تخصصی را به وظایفی که هیچ فایده ای برای بقاء گروه ندارند ، نشان می دهد.
کنترل زمین های زراعی
ظهور آبیاری و شهرنشینی ، به ویژه در سومر باستان و بعدا در مصر ، ایده های ثروت و کنترل زمین و کشاورزی را متحد کرد. برای تغذیه یک جمعیت پایدار بزرگ ، دستیابی به کشت جهانی و حفاظت از شهر-دولت امکان پذیر و ضروری بود. گفته می شود که مفهوم دولت و مفهوم جنگ در این زمان پدیدار شده است. فرهنگ قبیله ای به آنچه ما سیستم های فئودالی می نامیم رسمیت یافت و بسیاری از حقوق و تعهدات توسط سلطنت و اشرافیت مربوط به آن فرض شد. محافظت از سرمایه های زیرساختی که در طول نسل ها ایجاد شده است بسیار مهم و حیاتی است: دیوارهای شهر ، سیستم های آبیاری ، سیستم فاضلاب ، قنات ها ، ساختمان ها ، همه جایگزین کردن آنها در یک نسل واحد غیرممکن است ، بنابراین حفظ بقای اجتماعی است. سرمایه اجتماعی کل جوامع غالباً از نظر ارتباط آن با سرمایه زیرساختی (به عنوان مثال قلعه ها یا قلعه ها یا یک صومعه متفقین ، کلیسای جامع یا معبد) و سرمایه طبیعی ، (یعنی زمینی که تأمین کننده غذای رشد یافته محلی بود) تعریف می شد. اقتصاد کشاورزی این سنت ها را در تجزیه و تحلیل سیاست های نوین کشاورزی و ایده های مرتبط با ثروت ، به عنوان مثال ادامه می دهد. مدل مدل طعم ثروت کشاورزی.
نقش فناوری
صنعتی شدن بر نقش فناوری تأکید دارد. بسیاری از مشاغل به صورت خودکار بودند. ماشین آلات جایگزین برخی کارگران شد در حالی که سایر کارگران تخصصی تر شدند. تخصص کارگری برای موفقیت اقتصادی بسیار مهم و حیاتی بود. با این حال ، سرمایه فیزیکی ، همانطور که مشخص شد ، متشکل از سرمایه طبیعی (مواد اولیه از طبیعت) و سرمایه زیرساختی (فناوری تسهیل کننده) ، محور تحلیل ثروت شد. آدام اسمیت ایجاد ثروت را به عنوان ترکیبی از مواد ، نیروی کار ، زمین و فناوری به گونه ای می دید که سود را به دست آورد (بیش از هزینه تولید).